پارساپارسا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

نی نی خوشگله

سفر به شهمیرزاد

جمعه به اتفاق خانواده بابا رضا اینا رفتیم شهمیرزاد کلی خوش گذشت پارسا هم خیلی آب بازی کرد و خدا رو شکر غذا هم خوب خورد فقط هر جا می دید همه دارند توپ بازی می کنند به زور توپ رو می گرفت خلاصه خیلی خوش گذشت ادامه دارد......... ...
26 13

خبر خوش

فیلم های تولد گل پسرم که به دلیل بی احتیاطی فرمت شده بود توسط نرم افزارهای مختلفی ریکاوری شد و بالاخره درست شد امروز این بهترین اتفاق بود ...
4 13

**قرار نی نی های فروردین 88 نی نی سایت**

جمعه ۷ خرداد با نی نی های خوشگل فروردینی ۸۸ نی نی سایت در پارک نهج البلاغه قرار داشتیم که خیلی خیلی خوش گذشت جای نی نی های دیگری که نبودند هم خیلی خالی بود پارسا و آمیتیس عسلی                                                 پارسا و ستیا خوشگله    پارسا طلا                                                                  پارسا و آرتین ناز       ...
9 13

پارسا در طبیعت

پارسا شنبه به همرا مامانی و بابایی و مامان و بابا به زرین دشت رفت   خاله سمیه اینا هم باغ بودند و به دیدن اونا رفتیم و پارسا و آیناز و مسیحا با هم بازی کردند جدیدا به پارسا می گیم کجا می خوای بری فقط می گه ....آینا یعنی آیناز پارسا دیگه خیلی از کلمات رو تکرار می کنه مثل یه طوطی شده ما هر چی می گیم اونم تکرار می کنه **********کلبه شادی************     پارسا و بابا رضا در حال جمع اوری هیزم                            پارسا در کنار رودخانه     اینم مسیحا پسرخاله جونم                                        پارسا و حنانه در استخر توپ           ...
16 13

پارسا طلا در این چند روز

پارسا در این تعطیلات به آلاشت و تنگه واشی مسافرت کرد و حسابی اب بازی کرد تو تنگه واشی از دیدن این همه اب و مسیر طولانی که تو اب بود خیلی ذوق زده شده بود حتی اگه یکساعت هم پاهاش رو تو اب می گذاشت یخ نمی کرد به همه پیشنهاد می کنم برای نجات از این گرما به آلاشت مسافرت کنید واقعا آب و هوای سردی داره   طبیعت زیبای آلاشت                                  پسرم دیگه خیلی از کلمه ها رو تکرار می کنه عاشق هندونه هست و می گه هنه، آلو هم دوست داره و اسمش رو هم بلده وقتی هم بهش می گیم کجا می خوای بری فقط می گه آیناز (خوش به حال دخترخاله ایناز) بزرگ شدن و تکرار کلمات جدید بچه ها واقعا زیباترین لحظه زندگی پدر و مادرهاست وقتی پارسا کلمه جدیدی رو...
20 13

تولد بابا رضای مهربون

امروز ۲۱ تیرماه ۸۹ تولد بابا رضای مهربون و دوست داشتنی منه در اینجا من یعنی آقا پارسا و مامان سهیلا با تمام وجود اعلام می کنیم: *******بابا رضا تولدت مبارک ******* ان شاالله ۱۰۰ ساله شی نه120 ساله شی نه 120 سال کمه  ان شاالله زنده باشی ...
21 13

غار رودافشان و طبیعت زیبای آن

جمعه صبح به سمت زرین دشت حرکت کردیم ولی ابتدا به رودافشان رفتیم طبیعت بسیار زیبایی را در مسیر دیدیم و قبل از رسیدن به غار یک باغ بسیار زیبایی بود که وارد شدیم و وسایل را انجا گذاشتیم اقا پارسا هم با دیدن رودخانه دیگه به هیچی توجهی نکرد و همش در داخل نهر کوچکی که از باغ می گذشت مشغول آب بازی شد من و بابا رضا و دایی رضا و دایی مجتبی به همراه زندایی سپیده به سمت غار حرکت کردیم کوهنوردی بسیار سختی بود و خدا رو شکر که پارسا پیش مامان اینا مونده بود و نیامد وگرنه که با هم به پایین سقوط می کردیم خلاصه بعد از طی مسیر به غار رسیدیم واقعا زیبا بود و سرد و تاریک چراغهای داخل غار را شکسته بودند که واقعاً تاسف خوردیم به ادمهایی که فرهنگ استفاده از امکانا...
27 13

عجب رسمیه رسم زمونه......

***عجب رسمیه رسم زمونه قصه برگ و باد خزونه*** ***می رن آدما از اونا فقط خاطره هاشون برجا می مونه*** هیچ وقت دوست نداشتم تو وبلاگ پارسا خبر بد بدم  دوست داشتم خبر ورود پارسا به پانزده ماهگی رو بدم که متاسفانه روز 29 تیر عمو مهربونم  داشت مادربزرگ عزیزم رو پیش ما می آورد که  یک راننده خواب الود با شکستن بلوک و آمدن روی بلوار وسط اتوبان و شکستن درختهای وسط بلوار توی لاین چپ جاده آمده و درست در همون لحظه عموی عزیزم به اونجا رسیده بوده و با ان ماشین برخورد کرده و ماشین هایی که بار کامیون بودند هم روی ماشین عمو افتادند خدایا  کاش راننده خواب نبود کاش عمو دیرتر رسیده بود کاش................. و همه کاش هایی که هیچ وقت به واقعیت نمی رسه الان عمو و ...
7 13